طرز فکر پویا و ایستا
ما طرزفکرمان هستیم
تقریبا می شود گفت تمامی رفتارهای ما انسان ها، از طرزفکر ما سرچشمه می گیرد و خانم کارل دوک که کتاب بینظیر طرزفکر را هم نوشته است، با تحقیقات و پژوهش هایی که در این حوزه انجام داده است، به این نکته بسیار مهم رسید که ما انسان ها بصورت کلی، دو مدل طرزفکر داریم که یکی کمک کننده و رشد دهنده ما است که نامش طرزفکر رشد یا پویا است و دیگری ترمز ما در زندگی و عامل اصلی پیشرفت نکردن ما است که نامش طرزفکر ایستا یا ثابت است که حالا می خواهیم در ادامه این دو مدل فکری را باهم مقایسه کنیم و به یک آگاهی خوبی برسیم که خب داستان از چه قرار است.
تحقیقی جالب
خانم کارل دوک به مناطق بسیار فقر نشین و محروم آمریکا رفت تا تحقیقاتی را در مورد طرزفکر در این مناطق بررسی کند، دانش آموزان این مناطق محروم، در دوران ابتدایی حتی نحوه گرفتن مداد در دست را بلد نبودند، یعنی در این حد. و به این بچه ها و دانش آموزان از همان ابتدا می گفتند که شما گیج و بدرد نخور هستید و… بنابراین این ها در همان دوران ابتدایی ترک تحصیل می کردند و بسیاری از آن ها معتاد یا دزد می شدند. کارل دوک با بررسی هایی که انجام داد که چرا درس این دانش آموزان انقدر ضعیف است و به این نکته مهم رسید که طرزفکر و باور این دانش آموزان این است که ما هیچوقت نمی توانیم چیزی را یاد بگیریم از بس که کند ذهن و گیج هستیم. پس کارل دوک آمد و به این بچه ها طرزفکر رشد یا پویا را یاد داد و مفهوم بسیار مهمی به نام مسیر عصبی را به آن ها گفت که یعنی ما انسان ها گیج و کودن نیستیم، فقط باید به اندازه و تا حد ممکن تمرین و تکرار کنیم که این مسیرهای عصبی در مغزمان شکل بگیرند تا ما آن کار را بتوانیم انجام دهیم و مهارت آن را کامل در خود شکل دهیم. بنابراین کارل دوک به این بچه ها گفت که لطفا از این به بعد به جای اینکه بگویید من یاد نمیگیرم، بگویید هنوز یاد نگرفته ام، هنوز به اندازه کافی تمرین نکرده ام، هنوز مسیر عصبی اش شکل نگرفته است. نتایج حیرت انگیز بود، همان دانش آموزانی که گرفتن مداد در دست را بلد نبودند، نمراتشان با نمرات بچه پولدارهایی که در بهترین مدارس غیرانتفاعی نیویورک درس می خواندند تقریبا یکی شده بود حتی از آن ها بهتر هم بودند، چرا؟ فقط به جای طرزفکر ایستا یا ثابت، طرزفکر رشد یا پویا را یاد گرفته بودند که من گیج یا کودن نیستم، فقط به اندازه کافی تمرین و تکرار نکرده ام همین. اگر تمرین کنم قطعا می توانم بهترین خودم باشم.
طرزفکر در تمام زندگی
در تحقیق بالا فقط در مورد نمرات و دانش آموزان صحبت شد، اما این بحث خیلی خیلی فراتر از این ها هم هست، در کسب و کار ما، در روابط ما، در رشد شخصی ما و در کل در همه چیز این طرزفکر اهمیت بسیار بالایی دارد. به عنوان مثال، خیلی خیلی از افراد را میبینم که می گویند نه من که دیگه نمی تونم کاری کنم از دست من کاری بر نمیاد _ من که دیگه نمی تونم درآمد بالایی داشته باشم _ ما که دیگه رابطمون بهتر نمیشه که _ من که هیچوقت اینو یاد نمیگیرم _ ما کلا ژنتیکی اینجوری هستیم _ من همینم که هستم نمیشه تغییر کنم و… و…
و اگر دقت کنید در طول روز هزاران هزار مورد را هم درخودتان و هم در دیگران می توانید ببینید که دارند یکی از این طرزفکر ها را استفاده می کنند و آدم عاقل طرزفکر رشد را یاد می گیرد و سعی میکند به سمت این طرزفکر حرکت کند و این طرزفکر را در زندگی اش جاری کند که در ادامه فرق بین این دو طرزفکر را یاد خواهیم گرفت.
مقایسه دو طرزفکر
در اینجا می خواهیم طرزفکر رشد یا پویا را با طرزفکر ایستا یا ثابت مقایسه کنیم.
اول باورهای این دو مدل فکری را باهم مقایسه کنیم، باورهای افراد با توجه به اینکه کدام مدل فکری را دارند، فرق می کند. باور شخصی که مدل فکری رشد یا پویا را دارد این است که: توانایی و مهارت، آموختی و قابل رشد است. یعنی می گویند که حتی اگر من در کاری استعداد هم نداشته باشم، بازهم می توانم با آموزش دیدن و تمرین کردن، این مهارت را در خودم شکل دهم و تقویت کنم. اما افرادی که مدل فکری ایستا یا ثابت را دارند، باورشان بر این است که: انسان ها با استعداد و توانایی به دنیا می آیند.
توجه افراد با مدل فکری رشد: توجه به فرآیند رشد ویادگیری. یعنی دائم تمرین و تکرار می کنند و بررسی می کنند که کجای کار هستند و اگر اشتباه می روند، اصلاح کنند.
توجه افراد با مدل فکری ایستا: نتیجه عالی. یعنی می خواهند بدون تمرین و تکرار کردن، همیشه عالی باشند.
در مورد تلاش مدل فکری رشد چی میگوید؟ می گوید تلاش خیلی خوب است و برای رشد و پیشرفت نیاز است.
در مورد تلاش مدل فکری ایستا چه می گوید؟ می گوید تلاش فقط برای احمق ها است.
مدل فکری رشد به انتقاد چطوری پاسخ می دهد؟ می گوید انتقاد به من می تواند فرصتی برای رشد و یادگیری باشد حتی اگر این انتقاد به بدترین و غیرحرفه ای ترین شکل به من نسبت داده شده باشد.
مدل فکری ایستا به انتقاد چطوری پاسخ می دهد؟ می گوید انتقاد یعنی من خوب نیستم، نباید به من انتقاد شود، ازش متنفر هستم.
در کل مدل فکری رشد یا پویا، به شدن توجه دارد، یعنی می خواهد با آموزش دیدن و تمرین و تکرار کردن، به چیزی تبدیل بشود.
اما مدل فکری ایستا یا ثابت، به بودن توجه دارد، یعنی می گوید من از قبل باید یک چیزی بوده باشم، نه اینکه باید تمرین و تلاش کنم.
حرف آخر
هیچ فردی کلا مدل فکری رشد یا ایستا نداره، ما انسان ها ممکن است در یک جایی و حوزه ای مدل فکری رشد داشته باشیم و در یک جا و حوزه ای دیگر مدل فکری ایستا داشته باشیم، اما نکته مهم در این است که بررسی کنیم ببینیم در چه حوزه هایی مدل فکری ایستا داریم که باعث شده اند ما ترمز کنیم و اصلا به جلو حرکت نکنیم، این ها را پیدا کنیم و اصلاح کنیم وبه سمت مدل فکری رشد برویم تا زندگی مان بهتر شود.
دیدگاهتان را بنویسید