اعتماد به نفس واقعی
تعریف های مختلف گیجم کرد
بسیاری از ما انسان ها در طول زندگی خود بارها و بارها کلمه اعتماد به نفس را می شنویم مخصوصا اگر در حوزه آموزش دیدن و آموزش دادن فعالیت کنیم.
اما اعتماد به نفس واقعا چه چیزی است؟ این همه تعریف در مورد اعتماد به نفس ارائه شده است، کدام یک واقعا درست است و اعتماد به نفس را بصورت واقعی بیان می کند؟
در این مقاله قصد داریم این موضوع را بررسی کنیم و پرونده این قضیه را یکبار برای همیشه ببندیم که اعتماد به نفس واقعا چه تعریفی دارد و چه چیزی است.
تعریف اصلی اعتماد به نفس
اولین نکته درمورد اعتماد به نفس این است که اعتماد به نفس در موارد جزئی وجود دارد و یک چیز کلی نیست، یعنی اینجوری نیست که بگوییم یک نفر کلا اعتماد به نفس دارد و یک نفر کلا اعتماد به نفس ندارد، اعتماد به نفس اصلا این نیست.
اعتماد به نفس می گوید تو باید بررسی کنی که در چه حوزه ای میخواهی اعتماد به نفس داشته باشی و بعد باید این دو مورد بسیار مهم را در نظر بگیری و ببینی که آیا این دو گام در تو درست کار می کنند؟ اگر در آن حوزه مورد نظر، این دو مورد درست و اصولی کار کنند، یعنی شما در آن حوزه اعتماد به نفس دارید، وگرنه اگر این دو مورد و دو گام درست کار نکنند، شما اعتماد به نفس در آن حوزه را ندارید و اگر نیاز بود باید بدست آورید.
حالا این دو گام بسیار مهم چه چیزی هستند؟ مهارت و باور
اجازه بدهید باهم مثالی را بررسی کنیم: من می خواهم ببینم که آیا در رانندگی کردن اعتماد به نفس دارم یا خیر. بنابراین می آیم و آن دو گام اصلی اعتماد به نفس را در خودم چک می کنم که آیا من مهارت رانندگی کردن را دارم؟ یعنی آیا من بلدم که رانندگی کنم؟ آیا آموزش دیده ام و این توانمندی را در خودم شکل داده ام که بتوانم رانندگی کنم؟ اگر بله خب می رویم سراغ مولفه دوم یعنی باور، باور یعنی اینکه من آیا به توانمندی و مهارت خودم در رانندگی کردن اعتماد دارم؟ یعنی من باور دارم که می توانم رانندگی کنم؟ اگر بله. خب من اعتماد به نفس رانندگی کردن را دارم. اگر من فقط مهارت رانندگی کردن را داشته باشم و باور رانندگی کردن را نداشته باشم چه اتفاقی می افتد؟ یعنی من بلد باشم رانندگی کنم اما به این مهارت خودم اعتماد نداشته باشم و بگویم نه من نمی توانم رانندگی کنم. در این صورت چه اتفاقی می افتد؟ خب قطعا من رانندگی نمی کنم، اگر هم رانندگی کنم، با این باور و طرزفکر رانندگی خواهم کرد که من نمی توانم این کار را انجام دهم بنابراین خراب کاری می کنم.
از طرف دیگر اگر من فقط باور داشته باشم که می توانم رانندگی کنم و مهارت رانندگی کردن را نداشته باشم چه اتفاقی می افتد؟ قطعا سینه سپر می کنم و می روم ماشین را برمیدارم و در حالی که بلد نیستم، آن را می رانم بنابراین قطعا باز هم خراب کاری خواهم کرد.
بنابراین در هر حوزه ای که می خواهید ببینید اعتماد به نفس دارید یا خیر، دو مولفه اصلی اعتماد به نفس یعنی باور و مهارت را در خودتان چک کنید که آیا این ها درست کار می کنند؟ اگر هر دو درست بود، خب شما اعتماد به نفس آن کار را دارید، اما اگر هیچ کدام یا یکی از این ها درست نبود، شما اعتماد به نفس آن کار را ندارید و می توانید با آموزش دیدن و کسب مهارت و با درست کردن باور و طرزفکر خود، اعتماد به نفس آن کار را کسب کنید.
یک مثال دیگر: من می خواهم در یک جمع هزار نفره سخنرانی کنم و مطلبی را آموزش بدهم. بنابراین اول بررسی می کنم که آیا من این کار را بلدم؟ بلدم که سخنرانی کنم؟ آیا مهارتش را دارم؟ اگر جواب بله بود که بله من کلی تمرین و تکرار کردم که این مهارت را در خودم شکل دهم، حالا می رویم سراغ مولفه دوم یعنی باور، آیا من به مهارت و توانمندی خودم باور دارم؟ یعنی من به خودم باور دارم که بله من می توانم این کار را انجام دهم؟ اگر جواب بله بود، خب من می توانم با اعتماد به نفس آن کار را انجام بدهم و اعتماد به نفس آن کار را دارم.
حتما باید هر دوتا مولفه اعتماد به نفس باهم برابر باشند و باهم رشد کنند. چرا؟ بسیاری از انسان ها مهارت های خیلی زیادی کسب کرده اند اما باور به توانایی های خودشان ندارند که به این افراد می گویند به سندروم ایمپاستر دچار شده اند که خب خوب نیست و این افراد را رشد نمی دهد.
از آن طرف، بسیاری از انسان ها اصلا هیچ مهارت و توانمندی ندارند، اما باورشان خیلی زیاد است، یعنی هیچ کاری بلد نیست انجام بدهد اما می گوید من هرکاری را می توانم انجام دهم که این هم خوب نیست و به این مورد می گویند اعتماد به نفس کاذب که همان اعتماد به سقف خودمان است.
حرف آخر
بنابراین در هر حوزه ای هم که اعتماد به نفس نداشتید، خیلی راحت می توانید با آموزش دیدن و تمرین و تکرار کردن، مهارت آن حوزه را در خودتان شکل دهید و بعد بر روی باور و طرزفکر خود کار کنید که یعنی به توانمندی های خودتان ایمان داشته باشید و در نهایت شما می توانید اعتماد به نفس آن کار را در خودتان شکل دهید و ایجاد کنید.
دیدگاهتان را بنویسید